loading...
دانلود نرم افزار مذهبی موبایل و کامپیوتر
دکتر هادی بازدید : 659 جمعه 28 اردیبهشت 1403 نظرات (0)


کلمات کلیدی :قرآن، نماز، صلاة، دعا، خشوع، صلوات

“نماز” واژۀ قرآنی آن “صلاة”[۱] و جمع آن “صلوات” است، “صلاة” در اصل به معنای دعاء است که در بعضی[۲] از آیات قرآن به همین معنی آمده است. وجه نامگذاری نماز به صلاة از باب اطلاق جزء به کل است یعنی نماز شامل دعاء هم هست.
نماز از عباداتی است که هیچ شریعتی از آن خالی نبوده، هر چند که گونه‌های آن بر حسب شریعت‌های مختلف فرق داشته است.[۳]به دلیل اینکه حضرت ابراهیم (ع) بر پاداری نماز را هم برای خودش و هم برای فرزندش از خدای متعال طلب نمود:
«َبِّ اجْعَلْنِی مُقیمَ الصَّلاَةِ وَ مِن ذُرِّیَّتِی…»(ابراهیم/۴۰)
«پروردگارا! مرا به پا دارندۀ نماز قرار ده و از فرزندانم (نیز)…»
و حضرت عیسی (ع) در گهواره از آن سخن گفت:
«و َأَوْصَانِی بِالصَّلَاةِ وَالزَّکَاةِ مَا دُمْتُ حَیًّا » (مریم/۳۱)
«و تا زمانی که زنده‌ام مرا به نماز و زکات توصیه کرده است».
جملۀ “و اوصانی بالصلاة و الزکاة…” اشاره به این است که در شریعت عیسی (ع) نماز و زکات تشریع شده است.[۴]

 

 

توجه ویژۀ خداوند به نماز:

نماز در بین عبادات از امتیاز خاصّی برخوردار است، خدای سبحان در آغاز دریافت وحی حضرت موسی (ع) ضمن اشاره به معارف کلی دین، نماز را انتخاب کرده و می‌فرماید:«…اَقِمِ الصَّلاةَ لذکری » (طه/۱۴)
«… نماز را برای یاد من بپا دار.»
از این آیه دو نکته روشن می‌شود:
۱) نماز اختصاص به شریعتِ خاتم الانبیاء (ص) ندارد.
۲) إقامۀ نماز باید برای یاد خدا باشد. [۵]

 

 

اهمیّت نماز:

۱) نماز از واجبات الهی است:

«إِنَّ الصَّلاَةَ کَانَتْ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ کِتَابًا مَّوْقُوتًا »(نساء/۱۰۳)
«نماز، وظیفۀ ثابت و معیّن برای مؤمنان است.»
“کتابت” کنایه است از واجب بودن و واجب کردن، پس طبق این آیه، نماز بر مؤمنان نوشته و واجبی است دارای وقت.[۶]

۲) بر پاداری نماز از صفات مؤمنان حقیقی است:[۷]

«الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلاَةَ وَ مِمَّا رَزَقثْنَاهُمْ یُنفِقُونَ »(انفال/۳)
«آنها که نماز را برپا میدارند و از آنچه به آنها روزی داده‌ایم، انفاق می‌کنند.»

۳) محافظت از نماز، نخستین نشانۀ عملی تقوا و معاد باوری است:

«…وَ الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالآخِرَةِ یُؤْمِنُونَ بِهِ وَ هُمْ عَلَى صَلاَتِهِمْ یُحَافِظُونَ » (انعام/۹۲)
«…آنها که به آخرت ایمان دارند و به آن(قرآن) ایمان می‌آورند و بر نمازهای خویش، مراقبت می‌کنند.»
تا آنجایی که به پای بندی نماز در میدانِ جنگ تأکید شده است. [۸]

۴) نماز، نخستین نشانۀ حکومت صالحان در روی زمین است:

«الَّذِینَ إِن مَّکَّنَّاهُمْ فِی الْأَرْضِ أَقَامُوا الصَّلَاةَ…»(حج/۴۱)
«کسانی که هرگاه در زمین به آنها قدرت بخشیم، نماز را برپامیدارند… »

۵) نماز باز دارنده از زشتیها و بدیها:

«…وَ أَقِمِ الصَّلَاةَ إِنَّ الصَّلَاةَ تَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاء وَ الْمُنکَرِ…» (عنکبوت/۴۵)
«…ونماز را بر پادار، که نماز (انسان )را از زشتیها و گناه باز میدارد…»
سیاق آیات شاهد بر این است که منظور از این باز داری، بازداریِ طبیعت نماز از فحشاء و منکر است. البته بازداری آن به نحو اقتضاء است نه علیّت تامه، که هر کس نماز خواند، دیگر نتواند گناه کند یعنی نمازی که با رعایت آداب و شرائط مطلوبِ شرع، انجام یافته قدرت باز دارندگی از گناه را دارد، به شرطی که خود شخص اراده بر انجام گناه نداشته باشد. [۹]

 

 

سهل انگاری در نماز:

«فَوَیْلٌ لِّلْمُصَلِّینَ الَّذِینَ هُمْ عَن صَلَاتِهِمْ سَاهُونَ » (ماعون/ ۴-۵)
«پس وای بر نمازگزارانی که در نماز خود سهل نگاری می‌کنند.»
یعنی آنهایی که از نمازشان غافلند، اهتمامی به امر نماز ندارند و از فوت شدنش باکی ندارند؛ چه اینکه به کلّی فوت شود و چه اینکه بعضی وقتها، و یا اینکه وقت فضیلتش از دست برود و چه اینکه ارکان و شرائطش و احکام و مسائلش را ندانسته، نمازی باطل بخوانند.[۱۰]
از امام صادق (ع) روایت شده:
«إنَّ شَفاعَتَنا لا تَنالُ مُستَخِفَّاً بِالصّلاة »[۱۱]
«همانا شفاعت ما به سبک شمارندۀ نماز نمی‌رسد.»

 

 

پی‌آمدِ سنگین بی‌نمازی:

انسان با نماز نخواندن جهنّمی و اهل دوزخ می‌شود، قرآن از گفتگوی میان بهشتیان و دوزخیان خبر می‌دهد که بهشتیان از علّت جهنمی شدن اهل دوزخ سئوال می‌کنند. در جواب آنان، اولین سخنی که بر زبان میآورند بی‌نمازی و بی‌تفاوتی نسبت به نماز است:
«مَا سَلَکَکُمْ فِی سَقَرَ قَالُوا لَمْ نَکُ مِنَ الْمُصَلِّینَ » (مدّثر/۴۲-۴۳)
«چه چیز شما را به دوزخ وارد ساخت؟! می‌گویند: ما از نمازگزاران نبودیم.»
منظور از “صلاة” در اینجا، نماز معمول در اسلام نیست بلکه منظور  عبادتی خاص است به درگاه خدای تعالی که با همۀ عبادتها یعنی عبادت در شریعتهای آسمانی که از حیث کم و کیف از همدیگر مختلفند  می‌سازد. [۱۲]

 

 

معنای خشوع در نماز:

“خشوع” به معنی حالت تواضع و ادب جسمی و روحی است که در برابر شخص بزرگ یا حقیقت مهمی در انسان پیدا می‌شود و آثارش در بدن ظاهر می‌گردد. قرآن کریم، خشوع را از صفات مؤمنین حقیقی بر شمرده است:
«الّذین هُم فی صَلاتِهم خَاشِعُون » (مؤمنون/۲)
«آنها که درنمازشان خشوع دارند.»
یعنی اشاره به اینکه نماز آنها الفاظ و حرکاتی بی‌روح و فاقد معنی نیست، بلکه به هنگام نماز آن چنان حالت توجه به پروردگار در آنها پیدا می‌شود که از غیر او جدا می‌گردند و به او می‌پیوندند. چنان غرق حالت تفکر و حضور و راز و نیاز با پروردگار می‌شوند که بر تمام ذرات وجودشان اثر می‌گذارد، خود را ذره‌ای می‌بینند در برابر وجودی بی‌پایان، و قطره‌ای در برابر اقیانوس بیکران.[۱۳]

 

 

محافظت بر نماز:

«حَافِظُواْ عَلَى الصَّلَوَاتِ و الصَّلاَةِ الْوُسْطَى وَ قُومُواْ لِلّهِ قَانِتِینَ»  (بقره/۲۳۸)
«در انجام همۀ نمازها (به خصوص) نماز وسطی کوشا باشید! و از روی خضوع و اطاعت، برای خدا بپاخیزید »
در آیۀ دیگری می‌فرماید:«وَ الَّذِینَ هُمْ عَلَى صَلَوَاتِهِمْ یُحَافِظُونَ » (مؤمنون/۹)
«و آنها که بر نمازهایشان مواظبت می‌نمایند »
منظور، محافظت از عدد نماز است یعنی مؤمنان محافظت دارند که یکی از نمازهایشان فوت نشود و دائماً مراقب آنند؛ بخاطر اینکه “صلاة” به صیغۀ جمع آمده و به ضمیر “هم” اضافه شده است .در سورۀ (معارج آیه/۳۴) لفظ “صلاة” مفرد آمده است: «وَالَّذِینَ هُمْ عَلَى صَلَاتِهِمْ یُحَافِظُونَ » در این آیه منظور از محافظت بر نماز، رعایت صفات کمالی نماز است؛ یعنی آن طور نماز بخواند که شرع دستور داده است. [۱۴]

 

 

پی نوشت ها:

[۱] . راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن مادّه «صلی».
[۲] . در آیاتی همچون: (توبه/۱۰۳)، (احزاب/۵۶)، (بقره/۱۵۷) صلوة به معنای دعاست
[۳]. مفردات، ص۴۹۱
[۴] .طباطبایی ،سید محمد حسین؛ المیزان فی تفسیر القرآن ، قم ،دفتر انتشارات اسلامی جامعه مدرسین ۱۴۱۷ قمری ج ۱۴ ص۴۷
[۵] . جوادی آملی، عبدالله؛ تفسیر موضوعی قرآن کریم، قم، نشر اسراء، ۱۳۷۶ ش، ج ۷، ص ۱۳۰٫
[۶] المیزان، ج ۵، ص ۹۶٫
[۷] . ر.ک آیات: توبه/۷۱، ابراهیم/۳۱، لقمان/۳٫
[۸] .نساء/ ۱۰۲
[۹] . ترجمه المیزان، همان، ج ۱۶، ص ۱۹۸٫
[۱۰] . همان، ج ۲۰، ص ۱۵۳٫
[۱۱] . شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، قم، انتشارات جامعه مدرسین، ۱۴۱۳ هجری قمری، ج ۱، ص ۲۰۶٫
[۱۲] . المیزان، ج ۲۰، ص ۱۵۳٫
[۱۳] . مکارم شیرازی، ناصر؛ تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۷۴ ش، ج ۱۴، ص ۱۹۴٫
[۱۴] . ترجمه المیزان، همان، ج ۱۵، ص ۱۱و ج۲۰، ص ۲۴٫

کاظم احمدزاده

 موضوع : تحقیقات قرآنی    تاریخ ارسال : ۲۲ تیر ۹۰     نویسنده : 3erat
 برچسب ها : ، ، ، ،
ارسال نظر برای این مطلب
این نظر توسط فائزه در تاریخ 1394/10/06 و 15:09 دقیقه ارسال شده است

شکلکشکلکشکلکبا تشکرخیلی خوبه که به جای این سایت هایی که فقط جنبه ی گرفتن وقت رو دارن سایت هایی داشته باشیم که به ترویج اسلام و رفع مشکلات دینی و پاسخ به سوالات شرعی رو داشته باشندشکلکشکلک


کد امنیتی رفرش
درباره ما
دانلود نرم افزار مذهبی موبایل و کامپیوتر،قران شناسی،خداشناسی،مذهبی،دینی
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 572
  • کل نظرات : 393
  • افراد آنلاین : 5
  • تعداد اعضا : 2230
  • آی پی امروز : 50
  • آی پی دیروز : 224
  • بازدید امروز : 126
  • باردید دیروز : 323
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 1,837
  • بازدید ماه : 5,475
  • بازدید سال : 47,869
  • بازدید کلی : 1,944,790